داشتم فیلم eternal sunshine of the spotless mind رو میدیدم. بعد به این فکر کردم که کدوم خاطرات هستن که عذابم میدن.. فالوش نمیکنم ولی پیجش پابلیکه. نمیدونم چی شد که پیجشو باز کردم. تو پیجش چی بود؟! برنامه های تلویزیونی ای که باهاش مصاحبه کردن، تیکه روزنامه هایی که مصاحبه هاش توش چاپ شده. دکتر فلانی.. کارشناس فلان.. وزارت خونه فلان..
تو کامنتاش دیدم مامانش اومده بود قربون صدقه ی پسر موفقش رفته بود. دلم میخواست برم دایرکتش و هر انچیزی که لایق همچین مادریه بهش بگم. بگم که بچش یه حروم زاده ی آشغاله که مصداق بارز انواع و اقسام بیماری های روانی و جنسیه. یه سادیسمیه عوضی که هیچکس و هیچ چیز از شرش در امان نبوده. کسی که همه ی افتخار و ادعاش به مرررررد بودنشه و ..............!!! بی شرف ترین و پست ترین ادمی که تو زندگیم دیدم.. یکی که سالهاست کابوسش دست از سرم بر نمیداره. دلم میخواد عق بزنم و همه ی کابوسای زندگیمو بالا بیارم.. راسته که هرچی ادمو نکشه، حتما قوی ترش میکنه..
+تو فکر یه تغییراتی هستم واسه ی اینجا :-)
نظرات (۶)
.....
جمعه ۲۴ شهریور ۹۶ , ۱۶:۲۱چپ دست
۲۴ شهریور ۹۶، ۱۸:۴۰سالاد فصل
سه شنبه ۲۱ شهریور ۹۶ , ۲۲:۴۷چپ دست
۲۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۵۳سالاد فصل
سه شنبه ۲۱ شهریور ۹۶ , ۲۲:۳۹چپ دست
۲۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۴۰معلوم الحال
سه شنبه ۲۱ شهریور ۹۶ , ۲۲:۱۲چپ دست
۲۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۱۳سالاد فصل
سه شنبه ۲۱ شهریور ۹۶ , ۲۲:۰۲چپ دست
۲۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۰۳معلوم الحال
سه شنبه ۲۱ شهریور ۹۶ , ۲۱:۵۴چپ دست
۲۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۰۳