این حجم از محکم بودن و بی احساس بودن واقعا گاهی خودمو هم می ترسونه. وقتی یهو یه چیزایی پیش میاد که هرگز تصورشو هم نمی کردم و خب آثار خیلی خیلی بدی توی زندگیم خواهد داشت.. وقتی نه حتی یه قطره اشک می ریزم نه حتی یه ناراحتی عمیق.. هیچی. فقط به این فکر می کنم که ممکنه واسه هر کسی پیش بیاد و مگه من به جز پذیرش شرایط پیش اومده کار دیگه ای از دستم برمیاد؟! تنها اثری که روم گذاشته همین معده درد عصبیه که دو روزه با هیچ قرصی لحظه ای آروم نگرفته.. لعنتی، بعضی وقتا آدم فقط از درون تخریب میشه..
میدونی، حس میکنم زندگی انقدری فشار وارد می کنه تا بالاخره یه جایی در مقابلش کم بیاری و بشکنی.. از این محکم بودنه می ترسم چون می ترسم که یهو یه روز یه ضربه ی کاری بهم بزنه..
نظرات (۴)
Je sus
جمعه ۹ تیر ۹۶ , ۱۱:۴۸چپ دست
۱۰ تیر ۹۶، ۱۸:۴۶x
جمعه ۹ تیر ۹۶ , ۰۰:۰۶اگر کلا موضوعی برات مهم نباشه که تنها تو ریلکس بودن ظاهرت معلوم نمیشه و در کنارش هیچ نماد داخلی (مثل بالارفتن فشار خون ٬ ریزش مو٬ معده درد و ... ) هم نخواهد داشت !
ولی مساله ای که هست اینه که ادم هایی که تو اکثر مواقع با ریلکسی و منطقیت با مشکلات از دید دیگران وحشتناک کنار میان ٬ کم کم به این مدل واکنش دادن عادت می کنن ٬ این مدل ادم ها اگر فقط پنج سال یکبار هم دچار استرس بشن ٬ چون طبق عا ت ریلکسیشون نمیتونن مشکل رو به شکل دیگران بروز بدن ٬ تو خودشون میریزن و خیلی سنگین درد یه جور دیگه (مثل همون مشکلاتی که از دید دیگران پنهانه مثل معده درد) نشون میده .
من همیشه میگم : تو سن ۴۹ سالگی سکته می کنن و کارم یه سره میشه :)))))
چپ دست
۱۰ تیر ۹۶، ۱۸:۴۶Je sus
پنجشنبه ۸ تیر ۹۶ , ۲۲:۳۰چپ دست
۸ تیر ۹۶، ۲۲:۵۰هوپ ...
پنجشنبه ۸ تیر ۹۶ , ۱۰:۳۳چپ دست
۸ تیر ۹۶، ۲۰:۴۹