نمیدونم چرا حس میکنم من با یه بغل کتاب تست به دنیا اومدم و خدا گفته این قراره تا اخر عمرش در حال تست زدن باشه. خلاصه اینکه خداروشکر که این مرحله هم داره تموم میشه :-)
دیگه اینکه، نمیدونم چرا انقدر تو عکس کم حجم بنظر میان. ولی اینا هرکدوم دوبار منو با خاک یکسان کردن. یه بار واسه پاس شدن، یه بار هم واسه علوم پایه..
الان دلم میخواست جای تو باشم چون من کلا روزای قبل امتحان حالم خیلی خوبه(روز قبل علوم پایه که بعد یک ماه از خونه اومده بودم بیرون دیگه توپ توپ بودم)...بیشتر به این حسودیم میشه که بعدش ریلکسسس میشی و چه حالی داره. گرچه ما از روز بعد علوم پایه کلاسامون شروع شدن ولی من رسما تا دو هفته دست به کتاب نزدم:))
نظرات (۷)
Je sus
جمعه ۳ شهریور ۹۶ , ۱۵:۵۱چپ دست
۳ شهریور ۹۶، ۱۶:۰۰Z
پنجشنبه ۲ شهریور ۹۶ , ۱۴:۵۵چپ دست
۲ شهریور ۹۶، ۱۵:۲۱گیسو ..
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۱۸:۲۹چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۱۸:۴۷life around me
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۱۷:۵۲گرچه ما از روز بعد علوم پایه کلاسامون شروع شدن ولی من رسما تا دو هفته دست به کتاب نزدم:))
+میدونم میترکونی!!!
چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۱۸:۴۶معلوم الحال
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۱۶:۵۶چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۱۸:۴۶.. Elcerodito ..
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۱۶:۰۷چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۱۶:۳۱Khormaloo 🍬
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۱۶:۰۵چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۱۶:۳۱