دلم میخواست واسه فردا بعد امتحان برنامه بیرون رفتن بریزم. بعد دیدم م که اهوازه و اونجا علوم پایه میده. ی هم که شبش عروسی دعوته. وقتی اینا نباشن هم که من با کسی بیرون نمیرم. بیرون رفتن هم کنسل شد تا شروع ترم جدید :-(
فکر کنم باید اناتومی رو کلا بیخیال شم، با اینکه خیلی وقت و انرژی ازم گرفت. فقط من میدونم فردا امتحان با علوم تشریح شروع میشه و من با دیدن سوالا جان به جان افرین تسلیم میکنم :-)))))
مامان من امشب هم نمیتونه بیاد خونه. بعد یعنی فردا که من قراره برم واسه امتحان صبحش نمیبینمش :||||||| انصافا این دیگه ااااخر بد شانسیه. حس بدی دارم وقتی نیست، قبل امتحان که دیگه جای خود دارد..
+ منصوره اس ام اس داده که چند کیلومتر مسیر رفته امام زاده که واسه من دعا کنه. نمیتونم توصیف کنم چقدرررر ذوق کردم و چقدر خداروشکر کردم بابت داشتن یه همچین رفیقی.. اگه همچین رفیقی ندارید، ده هیچ به زندگی بدهکارید..
نظرات (۸)
Je sus
جمعه ۳ شهریور ۹۶ , ۱۵:۵۲چپ دست
۳ شهریور ۹۶، ۱۶:۰۰x
پنجشنبه ۲ شهریور ۹۶ , ۰۰:۱۳چپ دست
۲ شهریور ۹۶، ۰۷:۴۹Miss Avilet
پنجشنبه ۲ شهریور ۹۶ , ۰۰:۰۴چپ دست
۲ شهریور ۹۶، ۰۷:۴۷هوپ ...
پنجشنبه ۲ شهریور ۹۶ , ۰۰:۰۲چپ دست
۲ شهریور ۹۶، ۰۷:۴۸x
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۲۰:۵۸چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۲۳:۳۲معلوم الحال
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۲۰:۱۶چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۲۳:۰۷Khormaloo 🍬
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۲۰:۰۰چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۲۲:۵۸___ سلوچ
چهارشنبه ۱ شهریور ۹۶ , ۱۹:۲۳چپ دست
۱ شهریور ۹۶، ۱۹:۳۴