تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
بی قضاوت بخوانید..


یه ادم میتونه مدتها بهت پیام بده و تو حتی یک بار هم به پیاماش ج ندی. بعد خودش بلاکت میکنه. بعد میبینه بازم تو به هیچ جات نیست. از بلاکی درت میاره، یه پیام میده، بعد دوباره بلاکت میکنه مبادا تو متوجه نشده باشی که بلاکی! بعد بازم تو عین خیالت نیست و فقط قهقهه میزنی ازینکه ادما میتونن انقدر درگیرت یاشن حتی وقتی کاملا بی توجهی. صادقانه بگم لذت میبرم که حتی میتونم با سکوتم دیگرانو ازار بدم. [سادیسم ندارم :| فقط یه عده ی خاصی] بعد اون ادم میتونه بالای کلی سالش باشه و کلی مشغله داشته باشه حتی.به طرز عجیبی ادما [بجز یه عده ی خاص و معدود]، انقدررر واسم بی اهمیتن که حتی نمیتونن عصبانیم کنن. تنها واکنشم میتونه یه لبخند بعضا تمسخرآمیز باشه.

ادمایی هستن که شیش هفت سال پیش واسه ی نگاه و توجهشون حاضر بودم به هر دری بزنم و هر جور تحقیر و دردسری رو به جون بخرم ولی الان همشونو در حد یه نگاه هم قابل نمیبینم. (میتونید اسمشو بذارید غرور ولی نیست واقعا) ادمایی که این بار اونا واسه ی گرفتن حتی فقط یه عکس العمل! از من به هر دری میزنن و به هر خفتی تن میدن ولی حتی وسوسه هم نمیشم که جواب سلامشونو بدم.. گذر زمان به طرز عجیبی ادمو عوض میکنه. یه روزی یه جایی میشینی یه دل سیر گریه میکنی، همه ی وابستگیا و دلبستگیا و وابسته بودنا و مستقل نبودنا و درد کشیدنا و ... رو همونجا رها میکنی و وارد یه فاز جدیدی از زندگیت میشی. یه جوری که نه دلت جایی بمونه، نه وابسته ی کسی و چیزی باشی، نه چیزی قلبتو بلرزونه، نه چیزی باعث ری اکشنای سریعت بشه و نه هیچ چیز دیگه. یاد میگیری فقط و فقط واسه خودت زندگی کنی. خیلی درد داره ها. تا یه ماه و شیش ماه و یه سال بعد وسوسه میشی به وضع سابقت برگردی ولی اگه دووم بیاری دقیقا به همون نقطه ای میرسی که همیشه رویاشو داشتی. و چقدررر خوشحالم که این مرحله رو خیلی سال پیش گذروندم. 

چپ دست ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۱ ۶ ۲۱۹

نظرات (۶)

  • x
    دوشنبه ۱۶ مرداد ۹۶ , ۰۱:۰۶
    شبیه هستیم ولی عین هم نه 

    مثلا یکی از ویژگی های پررنگ تو پشتکارت و شاید بشه گفت لجاجت مثبت تو رسیدن به هدف هاته (حتی تو شرایط فوق سخت ) مال من خیلی کمرنگه .... امیدوارم بتونم با تمرین به این ویژگی برسم :) 
    ‌موفق باشی تو آزمون پیش رو دختر اردیبهشتی :-* 
    • author avatar
      چپ دست
      ۱۶ مرداد ۹۶، ۱۴:۳۳
      منم قبلا داشتم این پشت کارو. ولی الان خیلی منفعل شدم.. شاید زیادی خسته ام..
      مطمئنم که به هرچی ک میخوای میرسی :-)
      مرسی عزیز دلم :-*
  • Je sus
    يكشنبه ۱۵ مرداد ۹۶ , ۱۶:۴۸
    اصلاح می کنم کامنتم رو. منمیه ردزایی مثل اون شخص بودم و همچنین دیروز و امروزت!
    • author avatar
      چپ دست
      ۱۵ مرداد ۹۶، ۱۷:۴۷
      اهان. الان گرفتم چی شد :-)
  • Je sus
    يكشنبه ۱۵ مرداد ۹۶ , ۰۷:۳۵
    حسابی درک می کنم نوشته ت رو که یه روزایی مثل اون فردی که ازش نوشتی بودی و یه روزایی هم مثل دیروز و حتی امروزت. به هر حال شرایط آدم ایجاب می کنه!
    هرچند فقط باید یه نکته بگم! این احوالات ثابت نمی مونن و قابل برگشت هستند و چرخش. حواست به این باشه!!!
    • author avatar
      چپ دست
      ۱۵ مرداد ۹۶، ۱۶:۰۰
      نه درمورد این شخص تا حالا چیزی نگفته بودم. 
      یه سری چیزا بخاطر شرایط غیرقابل تغییری که بعدش پیش میاد، باعث میشن رفتار ادم ثابت بشه. درست میگی. این اخلاق ممکنه تغییر کنه ولی نه نسبت به این ادما :-)
  • X
    شنبه ۱۴ مرداد ۹۶ , ۱۱:۵۵
    منم همین طور (( شکل رفتاری مشابه تو گذشته و حال)) 
    یه مدل بی تفاوتی خاص ,نه به کسی زیاد اهمیت میدم و براش خودکشی می کنم نه اینجوری هستم که کسی رو ببینم پشتمو بکنم بهش ولوخیلی ازش بدم بیاد ! نهایت اینه که ندیدش بگیرم 

    عاشقتم ینی 😎

    • author avatar
      چپ دست
      ۱۵ مرداد ۹۶، ۱۵:۵۹
      منم عاشقتممم ;-) عین هم شدیم که :-))))
  • سیب سبز
    شنبه ۱۴ مرداد ۹۶ , ۰۰:۲۶
    مرداد :-)
    • author avatar
      چپ دست
      ۱۴ مرداد ۹۶، ۰۷:۱۱
      اوه مای گاااااااد :|||||
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

دنبال کنندگان بیانی